وبلاگ شخصی مهدی فلاحی



.آهنگری با وجود رنجهای متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید. روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت،از او پرسید 

 تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را دوست داشته باشی؟ 

 آهنگر سر به زیر اورد و گفت 

 وقتی که میخواهم وسیله آهنی بسازم،یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم.

سپس آنرا روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید.

اگر به صورت دلخواهم درآمد،می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود،اگر نه آنرا کنار میگذارم. 

 همین موصوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که خدایا ، مرا در کوره های رنج قرار ده ،

اما کنار نگذار .


تا حالا هیچی نتونسته منو متوقف کنه ،

 شده که منو خسته کنه زمین بزنه خاکی کنه ، 

اما هیچی نتونسته مانع رسیدن به هدف هام بشه ،

 خوشحالم توی زندگیم با کسایی آشنا شدم که برام مفید بودن ،

 اول برای خودم که خود سازی کنم 

دوم اینکه بتونم یه مدیر بشم ،

 برای رسیدن به هدف هام یاد گرفتم که روحیه خستگی ناپذیری داشته باشم 

و میدونم که موفقیت با بارها و بارها شکست 

و تجربه کردن به دست میاد.


درسته بعضی وقتا کلی تلاش کردیم ، کلی زحمت کشیدیم

ولی نتیجه اون چیزی نیست که قرار بوده باشه

 

و دقیقا همین جاست که نباید نا امید بشیم

همیشه قرار نیست همه چیز اونجوری که

ما دوست داریم پیش بره ولی قطعا به نفع ماست

 

شاید الان اعتراض داشته باشیم

شاید الان خوشحال نباشیم

شاید الان دلمون بسوزه

 

اما

 

هیچ چیزی اتفاقی نیست و هر اتفاقی قطعا به نفع ماست


آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها